عراق
آغاز سال 91 با سفری که نه ساعت آنرا می دانی و نه مکان اقامتت و نه برنامه طول سفر را می تواند خاطره انگیز باشد.اینبار قرعه سفر کربلا برای ما از طریق هوایی میسر شده بود.ال سی دی فرودگاه مقصد را بغداد نشانه رفته بود .اما بناگاه پس از تحویل چمدانها تابلو به مقصد نجف تغییر یافت.دلیل آن هم برگزاری اجلاس سران عرب در بغداد بود. معنی این تغییر این بود که 4 ساعت اتوبوس نشینی بغداد تا نجف حذف شده است.راس ساعت 8 صبح حرکت ما آغاز شد و 1 ساعت بعد بعد از گذر از فراز نخلهای سرسبز نجف به فرودگاه نجف وارد شدیم فرودگاهی نه چندان بزرگ که به همت شرکت هایایرانی فعال شده است و در آن روز مملو از هواپیماهای ایرانی و غیر ایرانی شده بود.به گونه ای که ورود چندین پرواز به نجف اشرف معطلی بسیاری را برای زایران برای کنترل پاسپورت در پی داشت.
1- در نجف و پیرامون حرم مطهر به زحمت فراوان و سوال های بسیار به مکتب امیرالمومنین و و مقبره علامه امینی صاحب الغدیر رسیدم. در میانه کوچه های تنگ مسیر مدرسه شیخ انصاری و مسجد هندی محل اقامه نماز جماعت امام خمینی را هم مشاهده کردم مکانهایی که آدمهای بزرگی از ان خارج شده اند.کتابفروشی های داخل این بازار هم جالب توجه بود در موضوعات مختلف کتاب بود .یاد جمع آوری کتب خطی توسطآیت الله مرعشی نجفی افتاده بودم.لابد از لابلای همین بیغوله ها هنوز هم چنان کتابهایی هستند
.با سوال از این و آن به منزل حضرت امام در ایام اقامت در نجف رسیدم.مکانی که اگرچه هزار کیلومتر تا تهران فاصله داشت اما اتاق فکر و هدایت انقلاب اسلامی و مکان تردد بسیاری از سیاسیون بود.جا دارد از طرف حکومت ایران در بهسازی و خارج نمودن این مکان از این حالت اهتمام شود.در همین نزدیکی بیت مرجع عالیقدر آیت الله سیستانی قرار دارد. عالمی که شاید الان بیشترین مقلد را در جهان تشیع داشته باشد.کوچه ای که بیت ایشان در آن قرار دارد جداگانه بازرسی های خودش را دارد.غیر از چند سال پیش که ایشان برای عمل جراحی به لندن تشریف بردند دیگر از این مکان خارج نشده اند حتی برای زیارت تا حرم امیر المومنین. تا حرم 150 قدم بیشتر نبود هرچه با خودم کلنجار رفتم دلیل موجهی برای این سکون و رخوت نیافتم.مطمئنا جایگزینی برای آیت الله سیستانی در آینده وجود ندارد.ظرفیتی که از آن استفاده نمی شود.
2-از هتل زمزم در نجف به سمت کربلا حرکت می کنیم در میانه راه زیارت دو طفلان مسلم در برنامه قرار دارد. جالب است در جاده این مکان چند مورد از این امامزاده های ابن و بنت این امام و آن امام هم به چشم می خورد کلا در عراق چیزی که فراوان است زیارتگاه است. همه در مرقد دو طفلان تجدید قوا می کنند.حواس همه به کربلاست.نزدیکی های ظهر به دروازه کربلا می رسیم.هتل ما جرش و در نزدیکی حرم حضرت عباس و کنار نهر حسینی یادگار شاه عباس صفوی قرار دارد.نقطه مقابل آرامش کلیسا و حرم نبوی حرم های عتبات عالیات است.آشفتگی موج می زند. عادت به زیارتنامه خوانی های دسته جمعی زوار ایرانی و تکیه به مداح و روحانی در حرمهای ائمه معصومین و در مکانهایی مثل مسجد کوفه و سهله که خلوت شخصی و آرامش باید حرف اول را بزند به شدت آزار دهنده است.در حرم امام حسین خصوصا بعد از نمازهای جماعت به فاصله های خیلی کم هرکس ساز خودش را می زند یکی با فریاد بلند زیارت عاشورا می خواند .دیگری مداحی می کند.انطرف تر یکی به ترکی نوحه می خواند.در وسط صحن یک هیات از جوانان تهرانی دور برداشته اند و سینه زنی سنگین و طولانی می کنند.پاکستانی ها هم کمی دور تر نشسته به سبک خودشان عراقی ها هم با بلندگو سینه زنی می کنند.خلاصه بازار شام است نه حرم امام حسین.حرمی که شبانه روز ملایک طواف می کنند و محل عبور انبیا می باشد نباید چنین باشد.باید فکری در این زمینه کرد.
3-خوشبختانه شب جمعه کربلا را درک می کنیم و صبح جمعه به سمت سامرا حرکت می کنیم تا به حال این دو امام معصوم را زیارت نکرده ایم.از کربلا تا سامرا 4 ساعت راه است.سامرا در شمال عراق قرار دارد.در میانه مسیر گنبد و بارگاه ابراهیم ابن مالک اشتر خودنمایی می کند. راننده اتوبوس از دور قبه حرم عسگرین را نشتن می دهد.آنچنانکه ما فهمیدیم حرم اکنون در گوشه ای از شهر و کمی بالاتر از سطح شهر قرار دارد.از روی یک سد که دو طرف ان را اب احاطه کرده است به پارکینگ می رسیم.مشخص است که وضعیت امنیتی شهر خوب نیست .انگار همه اماده شلیک هستند.سریع وارد محدوده امنیتی می شویم. آنچه مشخص است این است که بعد غاز ان انفجارتمام محدوده حرم تا شعاع خاصی خالی از سکنه و مغازه و هتل و .. شده است.بازرسی هاس خیلی دقیق است حتی خودکار هم اجازه ورود ندارد.هوا هم به شدت گرم است و مسیر پیاده روی هم طولانی.کنبد نمایان شده است. گنبدی که اینبار به مراتب محکمتر ساخته شده طلاکاری گنبد هم آغاز شده است.مشخص است انفجار در حدی بوده که تمام ساختمانها و شیشه های هتل های اطراف حرم را تخریب کرده است.وضعیت اسفباری است. تل خاک و اجر و میلگرد های مخروبه حاصل از انفجار بیرون حرم روی هم انبار شده اند.در میان حرم ائمه حرم سامرا چند ویزگی دارد مهمترین ان هم این است که این محل خانه امام هادی و عسگری بوده است. محل تولد امام زمان نیز همینجاست. داخل ضریح هم غیر از دو امام معصوم نرجس خاتون مادر امام زمام و حکیمه خاتون عمه امام زمان و دو امامزاده دیگر قرار دارد که البته قبر اندو نمایان نیست.یکی از فرزندان امام عسگری که مشهور است صدای ایشان شبیه صدای امام مهدی بوده است داخل همین ضریح قرار دارد.فضای به شدت تنگ است و زوار بسیاری اینجا امده اند .جمعه است و گویا نمازجمعه هم در حرم اقامه می شود.فرصت فقط در حدی است که یک زیارت جامعه که از امام هادی به مارسیده است بخوانیم.باید سریع به ماشینها برسیم. در مسیر خاطرات پدربزرگم که با ضریح سامرا سال 1335 به عراق آمده بودند را مرور می کنم ضریحی و مرقدی که اثری از شکوه قدیمش نیست.
4 -امامزاده سید محمد مقصد بعدی است.امام زاده ای که اهل عراق حتی اهل تسنن به آن اعتقاد عجیبی دارند. گوسفند های زیادی در مسیر به چشم می خورد که برای نذر به فروش می رسند.فلسفه گهواره هایی هم که در این زیارگاه دیده می شود این است که کسانی که بچه دار نمی شوند به این حرم می ایند و داخل این گهواره ها پول می ریزند امید دارند بچه دار شوند.نماز ظهر و عصر ر ا خواندیم و به سرعت مسیر گرم را طی کردیم و سوار بر اتوبوسها ناهار را میل کرده و عازم کاظمین شدیم.
5- عصرگاه به کاظمین و ترافیک بغداد رسیدیم.بخاطر اینکه یکی از همسفرهایمام گوشی اش را در امامزاده محمد جاگذاشته بود کلی در میانه راه معطل شدیم تا وی با تاکسی برود و گوشی اش را بیاور.این یعنی اینکه پارکینگهای نزدیک حرم دیگر پر شده بودند و یکی دو میدان دورتر از حرم پارکینگ ما شده بود پیاده به سمت حرم رفتیم.دیگر وقت اذان بود .برای زایرانی که چند ساعت پیش حرم سامرا را دیده بودند وضعیت کنونی حرم کاظمین بسیار جلوه می نمود.حرم بزرگ و تمیز و آباد.حرمی که به مناسبت ایام فاطمیه مملو از جمعیت بود و سخنران در حال ایراد سخنرانی.
6-قصر السدیر هتل ما در بغداد است.نزدیک همان میدانی که مجسمه صدام را پایین کشیدند.هنوز پایه های مجسمه باقی است.هتل فلسطین هم که بهترین هتل بغداد است و زمانی زایران ایرانی یک شب شام میهمان صدام بودند خودنمایی می کند.اگرچه بغداد کمی متفاوت تر از شهرهای دیگراست و چند ساختمان مدرن و گل و چمن هم در آن یافت می شود اما اکنون جنگ زده است. این کاملا مشهود است یک شهر مرده پیش روی ماست.
سر میز شام صحبت از صدام شده بود و سر انجامش.با خودم گفتم سردار قادسیه که شش روزه می خواست تهران را بگیرد سر از خاک بلند کند و ببیند چگونه ایرانی ها عراق را فتح کرده اند.جمعیت ایرانی ها انچنان است که هتل های بغداد و کاظمین فقط 1 شب می توانند میزبان زوار ایرانی باشند.
7- سحر بعد از نماز صبح سریعا به طرف فرودگاه بغداد حرکت کردیم اگرچه پرواز ما ساعت ده و نیم بود اما بازرسی های مکرر و تفتیش های بی اندازه نیاز به زمان زیادی دارد.چندین مرحله بازرسی توسط سگهای مواد یاب و نیروهای امنیتی همه را کلافه کرده بود.بالاخره حدود ساعت ده و نیم به سالن فرودگاه رسیدیم .مطار بغداد اگرچه از یادگارهای صدام است اما مدرن به نظر می رسد.اما به لحاظ امکانات زیر صفر است.گویا اخیرا شرکت شمسا تعدادی چرخ دستی به فرودگاه هدیه کرده است.بالاخره بعد از 1 ساعت تاخیر به اصفهان رسیدیم و درب منزل با فرشتگان مشایعت کننده زوار حسینی تا سفر بعدی خداحافظی کردیم انشاالله.............