عراق

 در این نوشته از تکرار مکررات سفرنامه عراق قبلی خودداری شده است

آغاز سال 91 با سفری که نه ساعت آنرا می دانی و نه مکان اقامتت و نه برنامه طول سفر را می تواند خاطره انگیز باشد.اینبار قرعه سفر کربلا  برای ما از طریق هوایی  میسر شده بود.ال سی دی فرودگاه مقصد را بغداد نشانه رفته بود .اما بناگاه پس از تحویل چمدانها  تابلو به مقصد نجف تغییر یافت.دلیل آن هم برگزاری اجلاس سران عرب در بغداد بود. معنی این تغییر این بود که 4 ساعت اتوبوس نشینی بغداد تا نجف حذف شده است.راس ساعت 8 صبح حرکت ما آغاز شد و 1 ساعت بعد بعد از گذر از  فراز نخلهای سرسبز نجف به فرودگاه نجف وارد شدیم فرودگاهی نه چندان بزرگ که به همت شرکت هایایرانی فعال شده است و در آن روز مملو از هواپیماهای ایرانی و غیر ایرانی شده بود.به گونه ای که ورود چندین پرواز به نجف اشرف معطلی بسیاری را برای زایران برای کنترل پاسپورت در پی داشت. 

1- در نجف و پیرامون حرم مطهر به زحمت فراوان و سوال های بسیار به مکتب امیرالمومنین و و مقبره علامه امینی صاحب الغدیر رسیدم. در میانه کوچه های تنگ مسیر مدرسه شیخ انصاری و مسجد هندی محل اقامه نماز جماعت امام خمینی را هم مشاهده کردم مکانهایی که آدمهای بزرگی از ان خارج شده اند.کتابفروشی های داخل این بازار هم جالب توجه بود  در موضوعات مختلف کتاب بود .یاد جمع آوری کتب خطی توسطآیت الله مرعشی نجفی افتاده بودم.لابد از لابلای همین بیغوله ها  هنوز هم چنان کتابهایی هستند

.با سوال از این و آن به منزل حضرت امام در ایام اقامت در نجف رسیدم.مکانی که اگرچه هزار کیلومتر تا تهران فاصله داشت اما اتاق  فکر و هدایت انقلاب اسلامی و مکان تردد بسیاری از سیاسیون بود.جا دارد از طرف حکومت ایران در بهسازی و خارج نمودن این مکان از این حالت  اهتمام شود.در همین نزدیکی بیت مرجع عالیقدر آیت الله سیستانی قرار دارد. عالمی که شاید الان بیشترین مقلد را در جهان تشیع داشته باشد.کوچه ای که بیت ایشان در آن قرار دارد جداگانه  بازرسی های خودش را دارد.غیر از چند سال پیش که ایشان برای عمل جراحی به لندن تشریف بردند دیگر از این مکان خارج نشده اند حتی برای زیارت تا حرم امیر المومنین. تا حرم 150 قدم بیشتر نبود هرچه با خودم کلنجار رفتم دلیل  موجهی برای این سکون و رخوت نیافتم.مطمئنا جایگزینی برای آیت الله سیستانی در آینده وجود ندارد.ظرفیتی که از آن استفاده نمی شود.

2-از هتل زمزم در نجف به سمت کربلا حرکت می کنیم در میانه راه زیارت دو طفلان مسلم در برنامه قرار دارد. جالب است در جاده  این مکان  چند مورد از این امامزاده های ابن و بنت این امام و آن امام هم به چشم می خورد کلا در عراق  چیزی که فراوان است زیارتگاه است. همه در مرقد دو طفلان تجدید قوا می کنند.حواس همه به کربلاست.نزدیکی های ظهر به دروازه کربلا می رسیم.هتل ما جرش و در نزدیکی حرم حضرت عباس و کنار نهر حسینی یادگار شاه عباس صفوی قرار دارد.نقطه مقابل آرامش کلیسا و حرم نبوی حرم های عتبات عالیات است.آشفتگی موج می زند. عادت به زیارتنامه خوانی های دسته جمعی زوار ایرانی و تکیه به مداح و روحانی در حرمهای ائمه معصومین و در مکانهایی مثل مسجد کوفه و سهله که خلوت  شخصی و آرامش باید حرف اول را بزند به شدت آزار دهنده است.در حرم امام حسین خصوصا بعد از نمازهای جماعت به فاصله های خیلی کم هرکس ساز خودش را می زند یکی با فریاد بلند زیارت عاشورا می خواند .دیگری مداحی می کند.انطرف تر یکی به ترکی نوحه می خواند.در وسط صحن یک هیات از جوانان تهرانی دور برداشته اند و سینه زنی سنگین و طولانی می کنند.پاکستانی ها هم کمی دور تر نشسته به سبک خودشان عراقی ها هم با بلندگو سینه زنی می کنند.خلاصه بازار شام است   نه حرم امام حسین.حرمی که شبانه روز ملایک طواف می کنند و محل عبور انبیا می باشد نباید چنین باشد.باید فکری در این زمینه کرد.

3-خوشبختانه شب جمعه کربلا را درک می کنیم و صبح جمعه به سمت سامرا حرکت می کنیم تا به حال این دو امام معصوم را زیارت نکرده ایم.از کربلا تا سامرا 4 ساعت راه است.سامرا در شمال عراق قرار دارد.در میانه مسیر گنبد و بارگاه ابراهیم ابن مالک اشتر خودنمایی می کند.  راننده اتوبوس از دور قبه حرم عسگرین را نشتن می دهد.آنچنانکه ما فهمیدیم حرم اکنون در گوشه ای از شهر و کمی بالاتر از سطح شهر قرار دارد.از روی یک سد  که دو طرف ان را اب احاطه کرده است به پارکینگ می رسیم.مشخص است که وضعیت امنیتی شهر خوب نیست .انگار همه اماده شلیک هستند.سریع وارد محدوده امنیتی می شویم. آنچه مشخص است این است که بعد غاز ان انفجارتمام محدوده حرم تا شعاع خاصی خالی از سکنه و مغازه و هتل و .. شده است.بازرسی هاس خیلی دقیق است حتی خودکار هم اجازه ورود ندارد.هوا هم به شدت گرم است و مسیر پیاده روی هم طولانی.کنبد نمایان شده است. گنبدی که اینبار به مراتب محکمتر ساخته شده طلاکاری گنبد هم آغاز شده است.مشخص است انفجار در حدی بوده که تمام ساختمانها و شیشه های هتل های اطراف حرم  را تخریب کرده است.وضعیت اسفباری است. تل  خاک و اجر و میلگرد های مخروبه حاصل از انفجار بیرون حرم روی هم انبار شده اند.در میان حرم ائمه حرم سامرا چند ویزگی دارد  مهمترین ان هم این است که این محل خانه امام هادی و عسگری بوده است.  محل تولد امام زمان نیز همینجاست. داخل ضریح هم غیر از دو امام معصوم نرجس خاتون مادر امام زمام و حکیمه خاتون عمه امام زمان و دو امامزاده دیگر قرار دارد که البته قبر اندو نمایان نیست.یکی از فرزندان امام عسگری که مشهور است صدای ایشان شبیه صدای امام مهدی بوده است داخل همین ضریح قرار دارد.فضای به شدت تنگ است و زوار بسیاری اینجا امده اند .جمعه است و گویا نمازجمعه هم در حرم اقامه می شود.فرصت فقط در حدی است که یک زیارت جامعه که از امام هادی به مارسیده است بخوانیم.باید سریع به ماشینها برسیم. در مسیر خاطرات پدربزرگم که با ضریح سامرا سال 1335 به عراق آمده بودند را مرور می کنم ضریحی و مرقدی که اثری از شکوه قدیمش نیست.

4 -امامزاده سید محمد مقصد بعدی است.امام زاده ای که اهل عراق حتی اهل تسنن به آن اعتقاد عجیبی دارند. گوسفند های زیادی در مسیر به چشم می خورد که برای نذر به فروش می رسند.فلسفه گهواره هایی هم که در این زیارگاه دیده می شود این است که کسانی که بچه دار نمی شوند به این حرم می ایند و داخل این گهواره ها پول می ریزند امید دارند بچه دار شوند.نماز ظهر و عصر ر ا خواندیم و به سرعت مسیر گرم را طی کردیم و سوار بر اتوبوسها ناهار را میل کرده و عازم کاظمین شدیم.

5- عصرگاه به کاظمین و ترافیک بغداد رسیدیم.بخاطر اینکه یکی از همسفرهایمام گوشی اش را در امامزاده محمد جاگذاشته بود کلی در میانه راه معطل شدیم تا وی با تاکسی برود و گوشی اش را بیاور.این یعنی اینکه پارکینگهای نزدیک حرم دیگر پر شده بودند و یکی دو میدان دورتر از حرم پارکینگ ما شده بود پیاده به سمت حرم رفتیم.دیگر وقت اذان بود .برای زایرانی که چند ساعت پیش حرم سامرا را دیده بودند وضعیت کنونی حرم کاظمین بسیار جلوه می نمود.حرم بزرگ و تمیز و آباد.حرمی که به مناسبت ایام فاطمیه مملو از جمعیت بود و سخنران در حال ایراد سخنرانی.

6-قصر السدیر هتل ما در بغداد است.نزدیک همان میدانی که مجسمه صدام را پایین کشیدند.هنوز پایه های مجسمه باقی است.هتل فلسطین هم که بهترین هتل بغداد است و زمانی زایران ایرانی یک شب  شام میهمان صدام بودند خودنمایی می کند.اگرچه بغداد کمی متفاوت تر از شهرهای دیگراست  و چند ساختمان مدرن و گل و چمن هم در آن یافت می شود اما اکنون جنگ زده است. این کاملا مشهود است یک شهر مرده پیش روی ماست.

سر میز شام صحبت از صدام شده بود و  سر انجامش.با خودم گفتم سردار قادسیه که شش روزه می خواست تهران را بگیرد  سر از خاک بلند کند و ببیند چگونه ایرانی ها عراق را فتح کرده اند.جمعیت ایرانی ها انچنان است که هتل های بغداد و کاظمین فقط 1 شب می توانند میزبان زوار ایرانی باشند.

7- سحر بعد از نماز صبح سریعا به طرف فرودگاه بغداد حرکت کردیم اگرچه پرواز ما ساعت ده و نیم بود اما بازرسی های مکرر و تفتیش های بی اندازه نیاز به زمان زیادی دارد.چندین مرحله  بازرسی توسط سگهای مواد یاب و نیروهای امنیتی همه را کلافه کرده بود.بالاخره حدود ساعت ده و نیم به سالن فرودگاه رسیدیم .مطار بغداد اگرچه از یادگارهای صدام است  اما مدرن به نظر می رسد.اما به لحاظ امکانات زیر صفر است.گویا اخیرا شرکت شمسا تعدادی چرخ دستی به فرودگاه هدیه کرده است.بالاخره بعد از 1 ساعت تاخیر به اصفهان رسیدیم و درب منزل با فرشتگان مشایعت کننده زوار حسینی تا سفر بعدی خداحافظی کردیم انشاالله.............


پایان سفرنامه کربلا

پس از اقامه نماز صبح یعنی ساعت ۶ صبح از کربلا به سمت شلمچه حرکت می کنیم.

در حدیثی داریم که:هنگام برگشت زائر امام حسین ازکربلا منادی ندا می دهد که اگر می دانستید چه اجری از جهت این زیارت خدا به شما داده است تمام عمر در کربلا می ماندید......هنوز از کربلا خیلی دور نشده ایم که طوفان شن از بیابانهای بیرون به داخل اتوبوس می رسد و با روشن شدن کولر اتوبوس این وضع بدتر می شود.آن هم در یک اتوبوس بسیار عتیقه احتمالا یادگار حکومت حسن البکر....

بعد از۹ ساعت با گذر از کنار شهر بصره گنبد یادمان شهدای شلمچه پدیدار می گردد و آرزوی قدم در آنسوی مرز دست یافتنی تر....اما عجب از زواری که وضعیت عراق را می دیدند و در تمجید از اقتصاد  این ویرانه فروگذار نمی کردند آن هم فقط بدان دلیل که فلان لباس یا عروسک را ارزانتر خریده بودند و یا اینکه تاکسی های عراقی را بسیار آخرین مدل یافته بودند.اما اگر کمی بیشتر تامل می کردند این کلام مولا را می یافتند که:

النعمتان مجهولتان الصحت و الامان.بدیهی است عراق امروز نه امنیتی دارد و نه بهداشت .و این دو مهم به محض آنکه پای در خاک ایران می گذاری شدیدا به چشم می آید.

در هر حال سفر را با یک شب اقامت در اهواز ادامه دادیم.و صبح فردا با هواپیما  خود را به اصفهان رساندیم.به امید سفری دیگر.........


در صورتي كه از خوانندگان اين سفرنامه كسي تمايل داشت كه يك پكيج كامل جهت اين سفر دريافت كند  لطفا يك كامنت خصوصي بگذارد  تا از طريق ايميل و يا تلفن با ايشان از طرف موسسه مذكور تماس گرفته شود...

سفرنامه اعلی مال کربلا

امام صادق علیه السلام:خداوند تبارک و تعالی در هر شب جمعه با فرشتگان و انبیا و اوصیا به زمین هبوط کرده .امام حسین علیه السلام را زیارت می کنند.(کامل الزیارات باب ۳۸ حدیث ۳)
 

 (تصویر فوق به شیوه مرموزی از اینجانب عکسبرداری شده است )

اگر قبلا در مسیر مدینه به مکه از شوق چشم بر هم نمی گذاشتیم تا به مکه برسیم و خانه خدا را زیارت کنیم اکنون  انتهای جاده را رصد می کردیم تا از کاظمین به کربلا برسیم که اینبار در شب جمعه خدا را در حرم امام حسین زیارت کنیم...

قبل از سفر یک سیر مطالعاتی برای خودم در باب سفر عتبات انتخاب کرده بودم اما انصافا آنچنان احادیث عجیب و محکم در باب زیارت امام حسین آمده است که خواننده کتاب را در نیمه رها می کند و گیج و مبهوت از این ریخت و پاش خدا قدم در راه و سفری می گذارد که علیرغم سختی های این راه اگر  بحث زيارت نبود هرگز چنین نمی کرد

از کربلا تا نجف و بغداد ۸۰ کیلومتر بیشتر نیست اما حدود ۳ ساعت این مسیر زمان می برد.جالب است بدانید از کربلا تا تهران هم ۹۸۰ کیلومتر مسافت می باشد.جمعیت کربلا هم حدود ۴۰۲۰۰۰ نفر می باشد.

وقتی به سختی سفر گذشتگان می نگریم این سفر علیرغم مشکلاتش سهل و آسان می شود.

معروف است که در زمان بنی امیه زیارت قبر امام حسین ممنوع بود .حتی در زمان هارون درخت سدری را که در کنار قبر شریف سایبان زایران بود بریدند.متوکل جنایتکار پاسگاهی در نزدیکی قبر زده بود که هرکس به زیارت امام حسین آمد ماموران حکومتی وی را بکشند.در زمان وی ۱۷ بار قبر امام حسین را خراب کردند.چندین بار زمین را به آب بستند و شخم زدند که البته شیخ طوسی نقل می کندکه من شاهد بودم که آب به قبر نمی رسید و گاوها هنگامی که به محدوده قبر مطهر می رسیدند حرکت نمی کردند.

حتی یک مرتبه یک فرد یهودی را اجیر کردند تا وی نبش قبر کند .وی هنگامی که به حصیری که بدن امام را در بر داشت رسید با بوی عطری عجیب مواجه شد و از کار منصرف گردید و روی قبر را پوشانید.همچنین سال ۱۲۱۶ و ۱۲۲۵  ه.ق سال حمله و غارت وهابیون  در کربلا می باشد.سال ۱۳۷۰ شمسی هم که سال قتل عام صدام و حمله به مردم در حرم امام حسین نام گرفته است که با خوش ذوقی ایرانیان هنگام ترمیم سنگهای دیواره حرم مطهر گوشه هایی از جنایات صدام و آثار تیراندازی ها هنوز با نام حکومت صدامی به یادگار مانده است.

در هر حال اولین بنا روی قبر امام حسین را مختار بنا نمود مامون هم بنایی با شکوه تر بر فراز قبر شریف بنا کرد که تا زمان متوکل باقی بود.منتصر و عضد الدوله نیز اقدامات مثبتی انجام داده اند.حاج حسین خان صدر همان کسی که مدرسه صدر و خیابان چهارباغ صدر خواجو به نام او در اصفهان معروف است دربهای حرم را هدیه داده است.بطور کلی در زمان ناصر الدین شاه قاجار و نادرشاه افشار کارهای بزرگی در کربلا صورت گرفته است.آنچنان که رواق جنوبی حرم ابوالفضل را از سنگهای اضافه کاخ گلستان بنا کردند.

هتل ما در نزدیکی حرم ابوالفضل بود بنام دله که می گفتند از دارایی های پسر صدام بوده است که چندان چنگی به دل نمیزد

در هر صورت چون در روایات آمده است بدون غسل زیارت و با همان لباسها و حالت ژولیده به زیارت بروید از هتل خارج می شوم به رسم ادب ابتدا حضرت عباس را زیارت می کنم و وارد حرم امام حسین می شوم.اما از اینجا به بعدش نوشتنی نیست پس بهتر است به بعضی از همان روایات عجیب اشاره کنم:

منقول است هر روز بین الطلوعین و قبل از غروب غیر از آن هفتاد هزار ملکی که دایمی در گرداگرد قبر حسین هستند هفتاد هزار ملک می آیند و می روندو این فرشتگان صورت زایرین را مسح می کنند.زیارت امام حسین را گفتند بسیارثواب دارد از ۲۰ حج شروع کردند و  با صد حج با رسول خدا ادامه دادند.امام معصوم فرمود اگر فضیلت زیارت امام حسین را برای مردم بگوییم دیگر کسی حج نمی رود.تحت قبه آن حضرت نیز دعا مستجاب است.

در باب رزق گفتند رزق خودش به دنبال زایز امام حسین می رود همچنانکه رزق را زیاد و عمر را نیز طولانی می کند و فرح و شادی دنیا را نیز به دنبال دارد

منقول است برای زائران امام حسین گناه گذشته به حسنات مبدل می شود.تا یکسال هم سیئه ننویسند و چهل سال قبل از همه وارد بهشت می شود.

خاک کربلا موجب حفظ مال است .آب فرات شفاست و هر روز در آب آن ۷ قطره از آب بهشتی می ریزند.

و .........

اولین شب جمعه غوغایی بود در بین الحرمین از همه جای دنیا خودشان را رسانده بودند که این شب را اینجا باشند.عده ای از ایرانیها دور هم عزاداری می کردند .یکی دو گروه پاکستانی به سبک خودشان سینه می زدند .یک روز صبح هم یکی دوتا از جوانهای ایران را دیدم که چها دست و پا بین الحرمین را طی می کنند... 

جای همگی خالی هرروز بعد از نماز مغرب در حرم ابوالفضل سخنرانی و عزاداری بود صبح ها نیز همین برنامه در حرم امام حسین برقرار بود که در ایامی که ما آنجا بودیم حاج مهدی منصوری  آنجا اجرای برنامه می نمود.فضای مقام امام زمان و باغ امام صادق و تل زینبیه و خیمه گاه را هم زیارت نمو دیم البته پس از طی طریق از میانه کوچه هایی که سقفشان شده بود کلاف های به هم تنیده سیم و کابل برق

مدفونين در حرم

غير از حبيب ابن مظاهر و ابراهيم مجاب و شهداي كربلا كه هركدام ضريح مخصوص به خود را دارند مابقي قبور داراي مشخصه خاصي نيست.لذا بدنيست بدانيد كه قبر سيد رضي و سيد مرتضي در نزديكي قبر ابراهيم مجاب قرار دارد.اما در واقع شلوغترين محل قبور رواق شمالي حرم مي باشد به نحوي كه هنگامي كه رو به ضريح قرار گرفته ايد در كنار در ورودي از صحن سمت راست قبر مظفرالدين شاه و محمد علي شاه و احمد شاه قرار دارد.مقصود من قبر سمت چپ مي باشد كه امير كبير  صاحب اصلي آن مي باشد.در كنار قبر امير كبير و رو به آستانه قبر شريف امام حسين از خدا خواستيم كه عقل و درايت و دورانديشي امثال امير كبير را عايد دولتمردان حال و آينده كشور بگرداند.

كاظمين

صبح زود پس از خواندن نماز صبح جهت زيارت دو امام معصوم راهي كاظمين مي شويم.مسير ما از كنار حله مي گذرد گويا سرسبز ترين قسمت عراق همين استان حله است.مامور عراقي همراه ما ساختماني را بر فراز تپه اي نشان مي دهد كه گويا كاخ صدام دراين منطقه ييلاقي بوده است.
اكنون پس از حدود 3 ساعت به شهر بغداد رسيده ايم همان شهري كه نامش را پيش از اين با داستان علي بابا و چهل دزد بغداد شنيده بوديم.و بغداد امروز مطمئنا در قالب نيروهاي سازمان ملل و ناتو و آمريكايي ها بيش از چهل دزد پيدا كرده است.شهري جنگ زده ساختمانهاي سوراخ سوراخ شده و ديواره هاي دود زده حاكي از آن است كه اين شهر اكنون يكي از نا امن ترين نقاط زندگي جهان مي باشد.
ترافيك صبحگاهي بغداد و بي فرهنگي مردمش در رانندگي كلافه كننده است. با شهري مواجه شده ايم كه فضاي جنگي آن باعث شده تمام اتوبان ورودي شهر را با ديواره هاي بلند بتني محدود كنند آن هم از ترس حملات تروريستي.كه اين ديواره تا كاظمين كه در فاصله كمي تا بغداد است وجود دارد.حتي روي پلهاي روگذر نيز تا ارتفاع 3 متري فنس كشي شده است .

آنچه كه در اين شهر مشهود است.مقرها و پادگانهاي نظامي و هليكوپتر هاي سياهرنگ آمريكايي است كه مدام در حال پرواز در اين شهر هستند.بالنهاي نظامي هم در جاي جاي آسمان بغداد به چشم مي خورد. و مردمي متفاوت با شهر هاي مذهبي عراق با پوشش و حجابي متنوع و ايست وبازرسي هاي متعدد كه تا به كاظمين ادامه دارد.
اتوبوس هاي حج و زيارت به داخل يك گاراژ هدايت مي شوند.زائران پياده مي شوند و از ميانه بازارچه تنگ و باريكي پس از يك بازرسي به طرف حرم حركت مي كنيم كف اين كوچه خاكي است سقف آن مملو از سيمهاي برق و تلفن كه مثل كلافي به هم تنيده مامن عنكبوت ها شده اند در همين آلودگي عده اي مشغول پخت جگر هستند و دودي غليظ به پا كرده اند عده اي هم چايي هاي تيره رنگ تا نصفه شكر ميل مي كنند.سمت چپ كوهي از زباله هاي بدبو و شيرابه هاي روان به چشم مي خورد كه جسد يكي دو تا سگ مرده كرم افتاده بر تعفن اين فضا افزوده است. هرچه سريعتر اين مسير را طي مي كنيم و پس از يك تفتيش دقيق وارد حرم كاظمين مي شويم .يك صحن بزرگ و زيبا و با ابهت كه توسط يك بانوي ايراني تماما كاشي شده است.

وجه تمايز حرم كاظمين وجود گنبد هاي دوقلوي آن است كه در زمان صدام تمام خشتهاي طلايي آنرا  كنده بودندو اخيرا توسط ستاد بازسازي عتبات مشهد يكي از آنها مرمت شد و طي مراسمي رونمايي شد و ديگري نيز در حال بازسازي است.از خلاف جهت قبله كه وارد حرم مي شويم با يك ضريح بزرگ مواجه مي شويم كه قبر مطهر امام كاظم در جلو و در عقب آن قبر امام جواد قرار دارد. روي درب ضريح نيز نوشته شده است كه اين ضريح به همت حاج ابوالقاسم كوپايي(از خيرين اصفهاني) ساخته و دراين مكان نصب شده است .يك صندوقچه قديمي روي قبور قرار گرفته كه ناصرالدين شاه در سفرنامه اش از پارچه ديباي 800 ساله روي آن سخن گفته است. در قسمت انتهايي رواق نيز مسجد صفوي قرار دارد كه اكنون با نظارت بخش معماري دانشگاه شهيد بهشتي در حال بازسازي است.تقريبا محاذي قبر امام كاظم و سمت چپ قبله قبر شيخ مفيد قرار دارد كه با تابلويي مشخص شده و در كنار آن قبر ابن قولويه.درست قرينه اين قبور در جايي كه اكنون قسمت زنانه است قبر خواجه نصير الدين طوسي مي باشد.
تا اذان ظهر فرصتي است كه به بيرون از حرم بروم .در ابتداي خيابان بلوار مانند كاظمين مقبره سيد رضي و سيد مرتضي قرار دارد كه البته طبق نسخ تاريخي پيكر اين دو عالم به كربلا انتقال داده شده است.اما در كنار اين مقبره مكاني است كه قبر شيخ يوسف انصاري قاضي سني مذهب قرار دارد كه بسيار در حق علويان ظلم نمود و اكنون توسط حكومت قطر اين مقبره به پا شده است و ايراني هاي از همه چيز بي خبر هم داخل ضريح آن پول مي ريزند.....
خوانده بودم كه قبر امين عباسي نيز در محدوده حرم مي باشد.همچنين در بغداد مسجد براثا قرار دارد كه معجزه رد الشمس در آن رخ داده است.همچنين در اين شهر قبر ابوحنيفه واحمد ابن حنبل و ابن ابي الحديدو نواب اربعه قرار دارد كه ما از زيارت نواب خاص در اين سفر چند ساعته محروم بوديم.با امامان همام وداع مي كنيم و سوار بر اتوبوسها مي شويم و راهي مقصدي ديگر......

بر ساحل بحر نجف

قصد آن ندارم که خاطرات نجف و کربلا را آنچنانکه مرسوم است بنویسم اصلا اوضاع و احوال و درونیات من چه فایده ای ودخلی به خواننده دارد اما سعی می کنم آنچه می نویسم قابل استفاده برای خوانندگان این رقوم باشد.در هر حال....

بعد از ۹ ساعت  اتوبوس نشینی وارد نجف شدیم.هتل محل اقامت ما در شارع کوفه روبروی دانشگاه کوفه و بنام برکات الکریم .هتل نسبتا تمیزی که دور بودن آن از هسته مرکزی شهر غرغر همسفران را در پی دارد.سختترین وظیفه مدیر کاروان که همان توزیع اتاق است به پایان می رسد.غسل زیارت می کنیم و با مینی بوس هتل عازم حرم حضرتش می شویم.چند متری را با همراهی اعضا کاروان و ذکر علی علی گویان وارد حرم مولا می شویم .و انصافا شاعر بیخود نگفته است که :ایوان نجف عجب صفایی دارد که عجب عجب صفایی دارد....

.نجف در لغت به معنای سرزمینی برآمده و بلندتر از دریاست که این مطلب را هنگامی متوجه می شوید که از درب خروجی حرم امیرالمومنین در سمتی که اکنون طرح توسعه حرم بدست ایرانی ها در حال اجراست خارج شوید و عرض خیابان را طی کنید و بر لبه تپه ای قرار گیرید و به ناگاه با تصویری روبرو می شوید که اصلا قابل باور نیست و آن دریایی پهن و وسیع است که ساحل ان را اکنون نواری سبز رنگ از نخل های خرما پوشانده است و کلمه بحر نجف کاملا با عوارض طبیعی اکنون شهر نجف همخوانی دارد.در تصویر بالا کاملا منظور من قابل دیدن می باشد.

خواندم که نجف به معنای دریای خشکیده می باشد.ومحل شروع حرکت کشتی نوخ نبی نجف بوده است و اینکه کوهی که پسر نوح بدان پناه برد اکنون در این شهر موجود است.

خواندم که محل سجده ملائک به آدم در نجف بودو  ابراهیم در این جا زندگی می کرد.

خواندم در سال ۱۳۵ ه.ق امام صادق قبر مخفی علی (ع) را در زمان منصور نشان دادند و اولین بقعه را هارون در سال ۱۶۵ ه.ق بنا کرد و متوکل قبر آن حضرت را خراب نمود.

خواندم ایوان طلای نجف بدستور نادر شاه بنا شدوبعد از آن شیخ بهایی معماری حرم را کرد که واقعا در تناسب و ارتفاع و حس من در میان حرم ائمه ندیدم به مثل آن.گویا شاه عباس در صدد بوده نجف را به خاک ایران ملحق کند که موفق نشد اما قبل از او شاه اسماعیل دستور داد تا نهری  را از فرات تا به نجف کندند که هنوز به نهر شاه شهرت دارد.ضریح فعلی هم هدیه رهبر فرقه اسماعیلیان هند می باشد.که بعد از غارت نجف بدست سرسلسله وهابی  آل سعود نصب گردیده است.

خواندم که افراد مشهور زیر در حرم امیرالمومنین و نزدیکی های آن دفن می باشند که بعضی از آنها را زیارت کردم:شیخ طوسی و در کنار ایشان علامه حلی-ابن طاووس-مقدس اردبیلی-صاحب جواهر-علامه بحر العلوم-شیخ مرتضی انصاری-ملا احمد نراقی از مروجین نظریه ولایت فقیه-میرزای شیرازی-اسد الله شفتی فرزند مرحوم سید بانی مسجد سید اصفهان-شیخ عباس قمی-سید ابوالحسن اصفهانی -مرحوم کمپانی-مرحوم کاشف الغطا-حاج آقا مصطفی خمینی- آیت الله خویی - علامه اميني -عبد الرزاق-عضدالدوله دیلمی-آقا محمد خان قاجار و تیمور لنگ!!!

(البته اگر کسی قصد زیارت تمام این افراد را داشته باشد حتما نقشه راهنما باید همراهش باشد)


مسجد كوفه
 صبح روز دوم به علت بيماري فاطمه سادات همراه مدير كاروان عازم هتل بدر محل استقرار تيم پزشكي هلال احمر ايران شديم و از ميانه خيابانهاي نظامي زده نجف عبور كرديم آنچه كه مشهود بود بي نظمي و نبود هيچ قاعده اي در زندگي شهري بود.كثيفي و خرابي ساختمانها از شاخصه شهرهاي عراق امروز است.
بعد از ظهر جهت عزيمت به مسجد كوفه برنامه ريزي شده بود.زوار اول قبر ميثم تمار را زيارت مي كنند و چند صد متري را پياده تا مسجد كوفه طي مي كنند.
خواندم كه ثواب خواندن هر ركعت نماز در مسجد كوفه برابر صد ركعت در مساجد ديگر است و ثواب خواندن نماز واجب در اين مسجد برابر حج و نماز مستحب برابر عمره مي باشدو از جمله مكانهايي است كه نماز فرادي بيشتر توصيه شده است.
خواندم كه ستون هفتم در اين مسجد محل پذيرفته شدن توبه آدم بود و عبادت در مكان ستون پنجم بسيار توصيه شده است.گويا قبر 370 پيامبر در مسجد كوفه مي باشدو طور سينين كه در قرآن ذكر شده است اشاره به زمينهاي اطراف مسجد كوفه دارد.همچنين محل قضاوت امام زمان بعد از ظهور مسجد كوفه خواهد بود.


خواندم كه از گوشه مسجد كوفه هنگامي كه وارد حرم سفير امام حسين يعني مسلم بن عقيل مي شويد و وي را زيارت مي كنيد.به نزد قبر منتقم خون واقعه كربلا يعني مختار برويد.همان مختاري كه در سپاه او كسي جز فارسي صحبت نمي كرد .وي در 67 سالگي سر از بدنش جدا گرديد .(منتظر شاهكار ميرباقري در سريال مختارنامه بمانيد).بد نيست بدانيم قبر ابن ملجم مرادي نيز در كنار قبر مختار مي باشد.كمي آن طرفتر از حرم مسلم محل قبر هاني بن عروه محل زيارت همگان مي باشد.
اعمال مسجد كوفه با زيارت محل شهادت اميرالمومنين يعني محراب مسجد كوفه پايان مي پذيرد.البته محرابي كه اكنون وجود دارد به همراه ساختمان كل مسجد بدست هندي ها بنا شده است.
فرصت را غنيمت شمرده و تا هوا تاريك نشده است سري به پشت مسجد كوفه مي زنم.از كنار منزل منصوب به امير المومنين گذر مي كنم و به پايه هاي يك كاخ قديمي مي رسم كه فقط قطر ديواره هاي خراب شده آن 3.5 است اينجا دارالاماره است .محل شهادت مسلم و هاني .مقر حكومت ابن زياد.داستان ويران شدنش را در ذهن مرور مي كنم.اينجا اكنون خرابه اي است كه پايه هاي آن در آب غوطه ور است و شده است محل بازي و سر و صداي انبوهي از سگهاي كوفه در ميانه نيزارهاي آن.....


مسجد سهله
صبح روز سوم بعد از نماز صبح و زيارت عازم محل قبر كميل مي شويم كه بدست يزديها اكنون رونقي يافته است و حتي مساحت رواقهاي آن از حرم امام علي هم بيشتر شده است.
خواندم كه در محدوده حرم كميل قبر زياد پدر عبيد الله و ابو موسي اشعري سياست مدار ساده لوح زمان امير المومنين هم وجود دارد.از جمله سياستمداراني كه شايد اگر آن اشتباه كوچك را نمي كرد اشتباهات و وقايع بزرگتر بعد از آن پديد نمي آمد.
پس از طي مسافتي به مسجد سهله رسيديم.از دور مناره هاي مسجد كوفه نمايان بود .خوانده بودم كه قديم الايام ماجراي نشرف آيت الله مرعشي خدمت امام عصر در ميانه راه مسجد كوفه به سهله رخ داده بود.
خواندم كه اعمال مسجد سهله حتما انجام شود چرا كه عبادت در اين مسجد جهت رفع پريشاني و گرفتاري بسيار توصيه شده است.همچنين خواندن دعاي بكل اسم سميت ... نيز همينطور.حديث است 2 ركعت نماز در مسجد سهله برابر است با 2 سال افزايش عمر و يكسال پناه از حوادث ناگوار.در مقام امام صادق در ميانه صحن مسجد بسياري از خواص امام عصر را در حال زيارت ديده اند.در حديث آمده كه محل اقامت امام عصر نيز بعد از ظهور مسجد سهله خواهد بود.همچنين صخره اي در خاك اين مسجد نهفته است كه تصوير همه انبيا در آن نقش بسته است.خاك سرشت تمام انبيا نيزازخاك اين مكان برداشته شده است.محل خياطي و زندگي ادريس پيامبر نيز در اين مسجد بوده است. و نكته آخر آنكه مسجد سهله مكاني است كه جناب اسرافيل در صور خواهد دميد و قيامت عظمي به پا خواهد گرديد......


وادی السلام

عصر همان روز قدم در دریایی دیگر در نجف گذاردیم و آن وادی السلام بود.آنجا که به نظر ما مخوف ترین جای نجف بود و محل قبور و سردابهای عجیب و غریب مردگان.اما آنانیکه چشم بصیرت داشته اند همیشه از وادی السلام به عنوان بهشتی سر سبز و خرم یاد کرده اند که جمیع روح مومنین و مومنات از اول تا اخر در آن دسته دسته با هم  می نشینند و همه آنجا گرد هم می آیند.بر طبق همین قول من هم سلامی به روح تمام اقوام و اجداد و خویشان از همان مکان فرستادم .مکاشفات عدیده و عجیبی را در کتب مختلف تا بحال خوانده بودم که در این مکان اتفاق افتاده بود.در هر حال قبر منصوب به هود و صالح را زیارت کردیم.

از مدیر کاروان خواهش کردم تا در این مکان شریف هستیم قبر آیت الله قاضی را هم به من نشان بدهد با وجود ناامنی وادی السلام و ممنوعیت زیارت مکانی غیر از هود و صالح با همکاری مامور امنیتی  عراقی همراه ما از لابلای قبور قد ونیم قد که بعضی از آنها از لحاظ ارتفاع از قد من هم تجاوز می کرد به مکان قبر آقای قاضی رسیدیم و فاتحه ای نثارآن روح بلند نمودیم.داستانهای بسیاری نیز در باب کرامت ایشان  بعد از فوتشان  در همین مکان  را قبلا شنیده بودم.....به شهادت همه بزرگان آیت الله قاضی اسطوره و اعجوبه ای در زمینه عرفان عملی بوده اند که هنوز هم عده ای در سیر و سلوک از مسلک ایشان بهره می برند.از جمله عرفایی بودند که بیش از همه از ایشان کرامت نقل شده است آنچنانکه گویند ایشان نماز مغرب را در حرم امیر المومنین اقامه می کردند و با قدرت طی الارض نمازعشا را در کربلا می خواندند....-نزدیکی های اذان مغرب بود جهت وداع با امیر المومنین راهی حرم شدم.........

ورود به خاک عراق

پس از سالها انتظار به همراه خانواده کوچکمان نوبت ما رسیده بود که قدم در راهی بگذاریم که خیلی ها قبل از ما رفتند و عده ای هم آرزوی رفتن داشتند و نتوانستند بروند و در آینده هم آیندگان خواهند رفت.

بعد از ۱۲ ساعت مسیر زمینی به مرز شلمچه رسیدیم.خوبی عبور از خاک شلمچه آن است که معنویت آنجا اجازه نمی دهد بی یاد شهدا ی گمنام این خاک سفرت را آغاز کنی همان شهدایی که در آرزوی کربلا بودند و بدنشان در این خاک تکه تکه شدو در حقیقت این مسیر را ایشان باز کردند و مقتدایشان امامی بود که زمانی داشتن عکسش در عراق جرم بود و اکنون پول رایج عراق خمینی شده است و داخل هر ضریحی چشم می اندازی پر است از تمثال امام.....

به همراه ۳۵ کاروان راهیان کربلا نماز جماعت صبح در محل یادمان شهدا برگزار گردید و در فضایی پر از معنویت زیارت عاشورا زمزمه شد.

بخاطر اختلاف۱.۵ ساعته با عراق اندکی معطلی پشت مرز را آغاز سختی های این سفرقلمداد کردیم

به گمرک عراق رسیده بودیم و پیشواز عجیب سربازان گمنام آمریکایی از زوار حسین...

باورم نمی شد ازچندین هزار کیلومتر آنطرف تر آمده بودند برای ما.آن هم در این آب و هوا و کمبود امکانات.با حقوق سالیانه ۴۳۰۰۰ دلار

و چه علاقه ای به زوار حسین نشان می دادند مثل غلام حلقه به گوش التماس می کردند که اجازه بدهید از شما عکس یادگاری داشته باشیم.....

لطفشان شامل حال ۳-۲ نفری از کاروان ما هم بطور ویژه شدکه بنده حقیر هم یکی از آنها بودم.گویا قدرتی در اشک چشمان ما یافته بودند که چند دقیقه ای بیشتر با چندین وسیله متصل به لپ تاپ و وسایل گوناگون درون چشمه چشمان ما را می کاویدند.

. نترس بودن وعزت نفس ایرانیان  در مقابل نیروهای تا بن دندان مسلح آمریکایی بی شک هدیه امام خمینی بود که اکنون در همه جا شاهد آن بودم.و شعب العراقی بی خبر از آن....

اکنون وارد عراق با ۲۲ میلیون جمعیتی شده بودیم که ۶۰ درصد آنها را شیعیان تشکیل می دادند.

قدم در رکاب باس عراقی گذاشتیم و عازم نجف اشرف. از روی دجله و فرات که اکنون با تلاقی هم شط العرب نام گرفته بود و در مرز ایران اروند رود می شد گذر کردیم.جالب اینجاست که  عرض رود فرات در بعضی از نقاط  به یک کیلومتر می رسدو نکته جالبتر آنکه فقط ۳ درصد از خاک عراق قابل کشت می باشد. از نزدیکی های بصره که روزگاری خط مقدم بچه های جنگ شده بود گذر کردیم و در یکی از معدودترین جاده های هموار عراق یعنی بصره -بغداد طی طریق کردیم اتوبانی که فقط از خصوصیات اتوبان آسفالت را دارا بود آن هم از ۳۰ سال پیش یادگار صدام معدوم بدون هیچ تابلو خاصی...(تصویر فوق مربوط به همین جاده است)

سال جدید؟

«عمر برف است و آفتاب تموز                    اندكی ماند و خـواجه غره هنوز»

بعد از کلام سعدی آدمی می ماند سال نو را تبریک بگوید یا تسلیت!!!

در هر حال یکی از مواردی که با نو شدن طبیعت باید آموخت همین است که عمر ما هم رو به گذران است.

عازم سفری هستم که گفته اند جزو ایام عمر به حساب نمی آید حدس بزنید کجا خواهم رفت و چرا  جزو عمرم نیست؟


 امام باقر و صادق علیهما السلام به محمدبن مسلم فرمودند: «...ولاتعد ایام زائره جائیا وراجعا من عمره.. (وسائل ج10/329و330باب37حدیث 34)

زیارت مولی حسین علیه السلام عمررا طولانی می کند ،کسی که به زیارت امام می رود زمان رفت و برگشت زیارت حسین علیه السلام جزو عمرش محسوب نمی شود .